۱۳۹۴ مرداد ۲۵, یکشنبه

42

در راستای آماده باشی برای زلزله دو نکته اساسی زیر را رعایت کنید
شب ها با سوتین بخوابید * 
 حداقل 4 بسته کامل نوار بهداشتی در کوله پشتی فرار خود جاسازی کنید*

۱۳۹۴ مرداد ۲۳, جمعه

41

واسه این خانومه واحد روبه رویی هم نون میگیریم همیشه. یعنی من که نه . اون
بعد این سری باهاش رفتم من نون و بردم در خونه اش
میگفت  اگه بچه های خودش بودن نمیرفتن براش نون بخرن. 

وقتی اومد بالا بهش گفتم خانومه چی گفت بعد برگشت گفت 
.....بهش میگفتی  ما هم  اون موقع ها که خونه مامان بابامونم بودیم براشون نون نمیخریدیم...

۱۳۹۴ مرداد ۱۵, پنجشنبه

40

 تمام دخترهایی که موقع ازدواجشون از دید در و همسایه  و فامیل، خوب ! تلقی میشدن یکی یکی با یکی دو تا بچه دارن طلاق 
میگیرن .
بعد همه مامان ها و خاله ها و اینا میشینن به شوهره فحش میدن که رفته با یکی دیگه 
و هنوز که هنوزه مامان ها به این نتیجه نرسیدن که چرا !
باشد که اگه شوهر کردیم و طلاق نگرفتیم و دختردار شدیم، جنده تربیتش کنیم و تحویل جامعه بدیم.  ظاهرن تنها راه نگه داشتن .ازدواج این روزها همینه

.جندگی از هفده هیجده سالگی باید آغاز و هدایت و تدریس بشه  در سالهای اول لیسانس تست بشه 

اینقد دخترتونو خوب ! تربیت کنین همین طور ور دلتون بمونن بترشن یا شوهر کنن برن زرتی برگردن. 

کاش مامانم بفهمه
یه روز بیاد و بفهمه




  


۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

39

بعد از شیش سال زندگی تو خونه دانشجویی که متراژش یک دهمه خونه بابامه(و تا الان هیچ مشکلی باهاش نداشتم) ، دلم میخواد غر بزنم
داد بزنم که نمیخوام اینجا زندگی کنم
بله
من ذاتا همون موجود لوس و ناز پرورده ایم که واسه زمستون اتاق بالای موتور خونه مال من بود و تابستون اتاق بالکن و کولر دار
کافی بود نور از پنجره چشممو بزنه خیلی راحت یه اتاق میشد پیدا کرد که تاریک تر باشه. 
جایی که صدای تلوزیون یا فوتبال بازی کردن بچه ها تو کوچه روبه رویی با پشتی نیاد.
جایی که گرم تر یا سرد تر باشه
هر جا که عشقم بکشه
الان گیر افتادم اینجا. نیاز شدید دارم به تمرکز و سکوت و خواب!!!!!!
یه مشت نره خر که هر روز شیش ساعت تمام زیر اپارتمان عربده میکشن و توپ بسکتبال و میکوبن به زمین و باهاش فوتبال 
بازی میکنن!!
هر دو دقیقه توپ میخوره به یه ماشینی و یه ربع ممتد صدای دزدگیر ماشین بیصاحابی میاد که تموم هم نمیشه
از سر کوچه یه تخم سگی که ته کوچه هست و با عربده صدا میزنن
کل این منطقه هم ظاهرن مشکلی باهاشون ندارن 
بدم میاد ازینجا
خونه بابامو میخوام
ارامش وسکوت


برای اولین بار ازینجا متنفرم و میخوام برم ازینجا
 میخوام برم تو یه اتاقی که هیچ راهی به بیرون نداشته باشه هیچ صدا  نوری نیاد
من باشم با  بالش و مدم و لب تاپم