۱۳۹۸ آبان ۹, پنجشنبه

174

پاهام تو عکس چاق افتاد.
چقدر عجیب.
من هیچ وقت چاق نبودم
من هیچ وقت هیچ دغدغه ای برای قیافه و هیکلم نداشتم. 
من هیچ وقت رژیم نگرفتم.
دارم وا میدم خودمو 
حواسم نیس؟

173

این حس و حال گه همون حس  و حال گه پارسال و سال قبلشه. منتها من از امسالم میترسم
پارسال و سال قبلش تمام این حس گه و خرج بهتر کردن زندگیم و کارم کردم
الان دیگه کاری نمونده که به اختیار خودم بتونم برای خودم بکنم. 
میترسم 
له شم
زیرش
این شیش ماهم تحمل کن
دوباره
خورشید دیرتر غروب میکنه.

172

اینجا حکم اون گوشه ی امن اتاق خونه اتو داره
همین جا میمونم.

171

چپیدن توی خونه و پوسیدن توی تنهایی رو به گذروندن وقت تو جمعی که فقط و فقط توش حس بی تعلقی دارم ترجیح میدم. 
ای گه تو این زندگی

170

داشتم این آهنگ شورانگیز از بارنگ بند و گوش میدادم. چقد گوش دادم . چقدر گوشم زخم شد.چقد