۱۳۹۶ مهر ۸, شنبه

144

یه بازه ای بود بین 12 تا 13 سالگی.
دقیقن همون تابستون. 
همون برزخ کوفتی بلوغ که از خودت و قیافه ات متنفری
همون ماه های اول ظاهر شدن پریود که تا سر حد مرگ تو اون روزا از خودت متنفری و جویی طور میگی خدایا چرا من!
وقتی هنوز کلی علامت سواله تو ذهنت و فکر میکنی تو بزرگسالی برات ریدن
همون موقع ها که حرص میخوری چرا وقتی جلوی موهاتو چتری کوتاه میکنی و سشوآر میکشی 5 دقیقه بعد پیچ میخوره. و تازه اون مواقعی هم که خوب وای میسته چقد دماغت بزرگتر به نظر میرسه و اساسن چقدر که چتری بهت نمیاد و بیشتر میمون تر میشی
خوشبختانه من مشکل ابرو و سیبیل نداشتم وگرنه الان یه صفحه راجع به اونا مینوشتم
اهان 
یه معضل دیگه میدونی چی بود؟
مامانمون کی صلاح میبینه برامون سوتین بخره ما رو از این وضعیت فاجعه که یه عضو جدید یه هو درومده و بسیار دردناکه و .
با فرکانس زیادی موقع راه رفتن وول میخوره و هی آویزونه نجات بده. 
تنها زمانی از بچگی که شاید گاهی دلم بخواد برگردم بهش شاید همون تابستونه. همون برزخ
اون برزخ تنها یه سو تفاهم کوچیکه 
.برزخ واقعی یک سال بعدش بود و هی ادامه یافت و همین بزرگسالی که برام ریده بودن
یه حس پوچی و خلایی هست از 13 سالگی شروع شده تا الان. 
یک علامت سوال بزرگ
نمیدونی چیه نمیدونی چه کنی هست واسه خودش.
میگفت این خلا لعنتی رو پر کن.
من خودم تو این خلا لعنتی خودم غرق شدم چه جوری خلا تورو پر کنم؟



۱۳۹۶ شهریور ۱۱, شنبه

۱۴۲

درمیان کلیه چس ناله های چند پست اخیرم خاطرنشان کنم عدم دیت کردن بنده در نیمه اول سال ۹۶ منجر به تنها خرید یک کتونی و دو مانتو برای سرکار شد. پولی برای دافیسازیون خرج نشد و من موفق شدم نصف حقوق هر ماهو جمع کنم. .
اینم اشاره کنم هنوز به اندازه اون پولی که باید تو حسابت باشه تا بهت ویزا توریستی یونان و بدن رو هم ندارم
بعله...

۱۳۹۶ شهریور ۱۰, جمعه

141

احساس میکنم زندگیم از هر گونه احتمال رمانتیک جات با این حرکتم تخلیه شد.
به یکی از بهترین مردایی که تو زندگیم دیدم گفتم نه.

۱۳۹۶ شهریور ۸, چهارشنبه

140

ولی متوجه شدم سال ها و سال ها مقابله با "نخ بک"  ندادن به کراش ها یا من و زیادی مقاوم کرده یا سنگ دلم کرده.
از یکی خوشم میاد. یکی دو روز فاز ذوق مرگی رو در پیش میگیرم. اندکی لاس میزنم. یه کم اطلاعات ازش کسب میکنم. به محض اینکه ببینم بهم نمیخوره هر چی حس کراش و کوفت تو دلم دارم نابود میکنم. یکی دو روز ناراحت میشم . و تمام
من تو این کار به درجه استادی رسیدم

139

میای یه چیزایی از خودت بگی که طرف خودش پشیمون شه ولت کنه بره بدتر میره تو کَفِت.
امان از کراشی که باید وانمود کنی ازش خوشت نمیاد ولی....

۱۳۹۶ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

138

بیست و شیش سال تو این دنیا زندگی کنی و به خودت اجازه ندی عاشق کسی شی.
چمه من ....

۱۳۹۵ بهمن ۱۵, جمعه

136

بیماری داشتن تبحر در عاشق کردن مردهایی که ذره ای دوسشون نداری و ناتوان و بیحرکت موندن در برابر مردهایی که ....

۱۳۹۵ بهمن ۸, جمعه

135

به قدری زندگی و اهداف خالی و پوچ شدن که ماکزیمم زمان تعطیلی که میتونم تحمل کنم یه روز در هفته اس که اونم در خواب سپری میشه. 
جمعه ها کلن اینطورم که زودتر فردا شه حواسم به کارم پرت شه و روزا بگذره

۱۳۹۵ دی ۲۴, جمعه

134

از بین پسرانی که ریز  نخ میدن اونی که جلسه دفاعش دعوتت میکنه لزوما تو کفت نیس  و قرار نیس به این بهانه تو رو به ننه باباش نشون بده. ولی مطمئنا اونی که تو رو به جلسه دفاعش دعوت نمیکنه عمرا نمیخواد یک درصد تو رو به ننه باباش نشون بده.

۱۳۹۵ دی ۲۱, سه‌شنبه

133

دقیقا روزهای بیکاری و رو تخت و با فیلم ها و لپ تاپ لش کردگی هاست که بیعشقی و تنهایی فشار میآورد.
و فکر شوم اینکه از 18 سالگی به  اینور تنها و تنها این قلب یکی دو بار تپیده ....
چقدر دوست نداشتنی ها دورو برم رو گرفتن