وقتی رسالت خانواده برای تربیت فرزند فقط این باشه که درسشو بخونه . مودب باشه. لباس باز نپوشه. دوست دختر/ دوست پسر نداشته باشه. شاگرد اول شه. پله های ترقی رو دونه دونه طی کنه تهش نتیجه اش میشن یکی مث من که کل زمان بزرگسالیشو باید صرف تربیت کردن خودش بکنه .
واسه تک تک کارهایی که موفق شد تنهایی انجام بده (در حالی که میشد تو خونه بهش یاد بدن) واسه خودش کف بزنه.
سال ها افکارو عقاید بیخود و بی اساس و مسموم و بشوره
زنی در آستانه 30 سالگی که هنوز نمیدونه چی از زندگی میخواد.
گه تو این زندگی.
یه کدوم از ما سه تا بچه خوشبخت و خوشحال نیستیم. یه کدوممون! پدر و مادر هم که هر کدوم یه ور دارن به فنا میرن.
وای چه خانواده نمونه ای هستیم ما.
و شماها چه احمقایی هستین که از بیرون حسرت ما رو میخورین
من ریدم پس کله اتون واقعن!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر