۱۳۹۴ آبان ۱, جمعه

اونی که تو راهنمایی دبیرستان ازش شدیدن خوشم میومد. از رفیق فابم که گوش شنوای چس ناله های عشقی اون روزای من بود
خوشش اومده.

بعد ده سال!

یک سال پیش وقتی فهمیدم دوس دختر داره کلی حسودی کردم. ماتحتم سوخت
همین دوستم هم کنارم بود و مسخره میکردیم. 14-15 سالگی رو
.
.
دوستم روحشم خبر نداره که اون ازش خوشش میاد. خود شخص شخیصشم خبر نداره که من چقد ازش خوشم میومد
.
.
.
 یک سال پیش چنین روزی اگه همچین واقعیتی رو میفهمیدم احتمالن دوستم و از حسودی خفه میکردم.
.
.
.
.
 ولی الان ؟ ذره ای اپسیلونی حسی ندارم به عشق 14- سالگیم.

عجیبم  جدی.

۲ نظر:

  1. دنیا به طرز وحشتناکی در حال تغییره، ما ، وحشتناکتر از دنیا

    پاسخ دادنحذف
    پاسخ‌ها
    1. اشکال نداره... آدمایی که فقط و فقط تو فانتزی جا داشتند باید از یه سنی به بعد از زندگی آدم محو بشن که آدم واقعیا رو ببینه. من خوشحالم.

      حذف