۱۳۹۴ تیر ۹, سه‌شنبه

19

یکی از مادرشوهرها هم بود که تو استخر که با تاکید بر وجنات آقازاده و بررسی کل تاریخچه خانوادم و همچنین میلی متر به میلی متر خود من و اعلام بلند عقیده اش مبنی براینکه لاغر مردنی نیستم و توپرم !
(و احساس نیاز شدید بنده به حضور مانتو روسریم در اون لحظه)
بعد از اطلاع از اینکه با مامان بابام زندگی نمیکنم  کلن به منتهی الیه استخر نسبت به من شناور شد 
.....و من و مربیمو در سکوتی منتهی به پوزخند تنها گذاشت 

 

۲ نظر: