نمیدونستم و نمیفهمیدم دلیلش چیه
در طول دو سال گذشته بیشتر از 50 بار یه خواب تکراری رو میدیدم
خوابی که توش دارم به زور شوهر میکنم
به زور که مثلن سنتی بوده خودمم انتخاب کردم. ولی از حالم واضحه که دوسش ندارم
تو نصفشون تو ارایشگام یه سری حتی دقیقن سر عقد بودم
داماد سر نداشت
هیچ وقت قیافه نداشت
هیچ وقت نمیدونستم کیه
فقط یکی بوده که رزومه دامادیش!! احتمالن قوی بوده.
و بعد در میرفتم. یا اون قد پشیمون میشدم از خواب میپریدم.
.
.
. صبحا بیدار میشدم. کلافه. از خودم بدم میومد. که چرا باید یه همچین موضوعی تو این سن اینقد کانسرن من باشه
چرا من باید یه خواب با یه موضوع و بارها و بار ها ببینم؟
ناخودآگاه من دقیقن چی میخواد بگه بهم؟
خب الان بعد دو سال تازه فهمیدم چی میخواد بگه بهم.
من با کسی که دوسش دارم ازدواج نخواهم کرد. و در هر حالت و هر کله ای واسه اون داماد موجود در خواب هام متصور شی
ازدواجم کاملن معامله ای و به قول مامان عقلی!!!! خواهد بود
نمیخوام اصن.
نه
این کارو با من نکنین.
اصن با هیچ کی نمیخوام اشنا شم. هیچ کس و نمیخوام ببینم
خر هیچ کی نمیخوام بشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر